|
در پژوهشی بررسی شد نقش مطبوعات در ترویج فرهنگ کارآفرینی
چکیده :هدف اصلی ما در این پژوهش به دست آوردن شناخت در مورد نقش مطبوعات در ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه است. در این مسیر با بررسی ادبیات کارآفرینی، شاخصهای ترویج فرهنگ کارآفرینی استخراج و با بهره گیری از شاخصهایی چون نیاز به توفیق(رقابت جویی)،خودباوری، تمایل به مخاطرهپذیری، نیاز به استقلال، خلاقیت و استفاده از نظریات یادگیری اجتماعی، استفاده و رضایت مندی، برجسته سازی و اشاعه و نوآوری چارچوب نظری تحقیق فوق تدوین شد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته کارآفرینی دانشگاه تهران هستند که با استفاده از روش نمونه گیری، تصادفی ساده ۲۰۰ نفر انتخاب و با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. در تحقیق فوق جهت بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده و با ضریب همبستگی اسپیرمن به رَد یا تأیید فرضیهها پرداختیم. پس از استخراج نتایج به این نتیجه رسیدیم که اکثر پاسخگویان بر این باورند که مطبوعات به عنوان یکی از رسانههای تأثیرگذار میتوانند سبب شکل دهی نگرش کارآفرینانه در مخاطبان شده، باور کارآفرینی را به آنها منتقل کرده و در نهایت باعث درونی کردن ارزشهای کارآفرینی در آنها شوند. نتایج بیانگر این مهماست که مطبوعات میتوانند با انتشار مطالب خلاقانه سبب ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه شوند. همچنین بین انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات و تقویت خلاقیت در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد. از سویی دیگر نتایج حاصله نشان داد انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات، تقویت روحیه خطرپذیری در خوانندگان را به دنبال دارد و انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات باعث ایجاد روحیه خودباوری در خوانندگان میشود. لازم به ذکر است این مقاله برگرفته از نتایج پایاننامه مقطع کارشناسیارشد امین بلندهمت است که با راهنمایی دکتر حمیدرضا حسینی دانا و مشاوره دکـــتر بیبی سادات میراسماعیلی در دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات دماوند انجام شده است. کلید واژه: کارآفرینی، مطبوعات، فرهنگ کارآفرینی، ترویج مقدمهطي سالهای اخير تحولات متعددي باعث تغيير افقهاي سياسي و اقتصادي کشورها شده ، اما در يک واقعيت هيچ تغييري ايجاد نشده و آن اهميت کارآفريني است. کارآفرینی از جمله مفاهیمی است كه همراه با خلقت بشر وجود داشته که هر دوره شکل تازهای به خود گرفته است.امروزه ارتباط میان رسانه و کارآفرینی پیش از پیش شدت یافته است و رسانهها از كه از یک سو منعكس کننده ارزشها و هنجارهاي جامعهاند و از سوي ديگر، آنها را وسيله اعمال ارزشها میدانند که میتوانند تأثیر عمیق و مؤثری بر برداشت عمومی در مورد کارآفرین و کارآفرینی داشته باشند و رفتار مردم را تحت تأثیر قرار دهند.نگاهی به تجربه کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که هیچ کشوری بدون گذار از مرحله تحوّل فکری، فرهنگی و آماده سازی افکار عمومی نمیتواند به توسعه دست یابد، به دیگر سخن، دستیابی به توسعه علاوه بر ایجاد تغییرات سیاسی و انسانی در جامعه مستلزم پذیرفتن دگرگونیهایی است که باید در افراد رخ بدهد.این دگرگونیها باید زمینه پذیرش فرهنگ متناسب با کارآفرینی را در افراد ایجاد کند. چراکه کارآفرینان معمولاً از فرهنگهایی میآیند که نگرش به خصوصی به فعالیتهایی همچون رقابت، وقت، کسب و کار، وضعیت اجتماعی و پول داشتهاند و همین افراد هستند که سبب میشوند کشوری از کشورهای دیگر،سازمانی از سازمانهای دیگر پیشرفت بارزتری داشته باشد (سعیدی کیا، ۱۳۸۵ :۷). اما متأسفانه در كشور ما به دلايل گوناگون تا کنون به آموزش و پرورش كارآفريني و ترغيب افراد بالقوه كارآفرين و نوآور چندان توجهي نشده است. در این میان ازجمله اقدامات لازم براي بهکارگیری ابزار کارآفرینی در سطح كلان، بسترسازي است و يكي از مهمترین جنبه هاي آن، ایجاد فرهنگ كارآفريني است که به عقیده بسیاری از کارشناسان، رسانهها میتوانند نقش کلیدی در این فرهنگ سازی ایفا کنند و افكار عمومي جامعه را به سمت ايجاد كارآفريني سوق دهند. به گونه ای که رسانهها میتوانند" با ایجاد گفتمان کارآفرینی در جامعه و با تشویق و ترویج روحیه کارآفرینی سبب انتقال ارزشها و تصاویر منسوب به کارآفرینی در جامعه شوند"(Hang & van Weezel,2005:2). با تمام این اوصاف زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانههای مختلف کشورمان تکرار میشود. به همین دلیل ما در این تحقیق با بررسی" نقش مطبوعات در ترویج فرهنگ کارآفرینی" میخواهیم بدانیم که در میان رسانه های مختلف، مطبوعات چه نقشی میتوانند در ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه داشته باشند.به همین جهت هدف اصلی ما در این پژوهش به دست آوردن شناخت در مورد نقش مطبوعات درگسترش فرهنگ کارآفرینی در جامعه است. از جمله هدفهای فرعی تحقیق پیش رو نیز میتوان به شناخت نقش مطبوعات در ترویج و تقویت هر یک از شاخصهای خودباوری، خطرپذیری ، استقلال طلبی ، رقابت جویی و خلاقیت در میان خوانندگان است اشاره کرد .تاریخچه کارآفرینیعليرغم اينكه در كشورهاي پيشرفته دنيا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به موضوع كارآفريني توجه جدي شده است و حتي در بسياري از كشورهاي در حال توسعه هم از اواخر دهه ۱۹۸۰ اين موضوع را مورد توجه قرار دادهاند، در كشور ما تا شروع اجراي برنامه سوم توسعه، توجه چنداني به كارآفريني نشده بود. حتي در محافل علمي و دانشگاهي نيز به جز موارد بسيار نادر، فعاليتي در اين زمينه صورت نگرفته بود، اما مشكل بيكاري و پيشبيني حادترشدن آن در دهه ۱۳۸۰ موجب شد كه در زمان تدوين برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه كارآفريني مورد توجه قرار گيرد، با این وجود متأسفانه واژه كارآفريني، موجب شده كه معني ايجاد كار و يا اشتغالزايي از اين واژه برداشت شود؛ در حالي كه كارآفريني داراي مفهومي وسيعتر و با ارزشتر از اشتغالزايي است. امروزه واژه کارآفرینی به طور گسترده ای استفاده میشود ، با این حال، ارائه یک تعریف مشخص و بدون ابهام از کارآفرینی هنوز هم چالش برانگیز است و این موضوع در مقالات بیشماری در مجلات علمی مورد بحث قرار گرفته و حتی این تعاریف به ندرت با یکدیگر بر روی برخی از ویژگیهای اساسی از کارآفرینی به توافق میرسند(Davidsson, 2004).به طور مثال در تعریفی ازکارآفرینی آمده است: "کارآفرینی در رابطه با کشف و بهره برداری از فرصتهای سودآور است(Venkataraman,1997) اما در تعریف دیگری ذکر شده که "خوانندگان باید توجه داشته باشید که فرصتهای کارآفرینی لزوماً سودآور نیست (Shane,2003).با تمامی این اوصاف واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي Entreprendre به معناي «متعهدشدن» نشأتگرفته است. بنابر تعريف واژهنامه دانشگاهي وبستر: كارآفرين كسي است كه متعهد ميشود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند(احمدپور دارياني، 4:1380).اين واژه در سال 1848 توسط «جان استيوارت ميل» به كارآفرين (Entrepreneur) در زبان انگليسي ترجمه شد. او كاركرد و عمل كارآفرين را شامل هدايت، نظارت، كنترل و مخاطرهپذيري ميدانست و عامل متمايزكننده مدير و كارآفرين را مخاطرهپذيري معرفي ميكرد( همان، 7). واژه كارآفريني دير زماني پيش از آنكه مفهوم كلي كارآفريني به زبان امروزي پديد آيد، در زبان فرانسه ابداع شد. در اوايل سده شانزدهم ميلادي كساني را كه در امر هدايت مأموریتهای نظامي بودند، كارآفرين ميخواندند. از آن پس درباره ديگر انواع مخاطرات نيز همين واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار ميگرفت. از حدود سال 1700 ميلادي به بعد، فرانسويان درباره پيمانكاران دولت كه دستاندركار ساخت جاده، پل، بندر و تأسیسات بودند، به كرات لفظ كارآفرين را بهكار بردهاند( همان،4).پیشینه تحقیقاز جمله تحقيقات مستمري كه بهطور مستقيم به بررسي وضعيت كارآفريني و كسب و كار در سطح جهان ميپردازد، پژوهش بانك جهاني است كه سالانه تحت عنوان «انجام كسب و كار» در كشورهاي مختلف جهان از جمله ايران انجام ميگيرد. گرچه پژوهشگران بانك جهاني صحت و سقم دادههاي گزارش در مورد ايران تضمين نميكنند، ولي به هرحال اين گزارش نشان از وجود مشكلات و موانع جدي بر سر راه كارآفريني در ايران دارد. ( زالی و رضوی، ۲۴:۱۳۸۷)علاوه بر بانك جهاني، سازمان بينالملل كار (ILO) نيز در زمينه شناسايي موانع توسعه كارآفريني تلاش ميكند. این سازمان در ايران نيز در زمينه موانع توسعه كارآفريني پژوهشهايي انجام داده است(شقاقي و شفيعي، ۱۳۸۴).ارزيابي شاخصهاي كارآفرينانه در كشور بر اساس مدل ديدهبان جهاني كارآفريني (GEM) عنوان پژوهشی دیگری است که از سال ۱۳۸۷ همزمان با دیگر کشورهای عضو این كنسرسيوم در کشورمان در زمینه محاسبه شاخصهای کارآفرینی انجام میگیرد .توجه رسانه اي به كارآفريني از جمله شاخص های مورد بررسی این پژوهش است که بر اساس گزارش سال ۱۳۸۷دیدهبان جهانی کارآفرینی ، شاخص توجه رسانه اي به كارآفريني در ایران با ۵۳ درصد در بين ۴۳ كشور عضوGEM رتبه ۳۲ بوده كه كمتر از میانگین کشورهای عضو دیدهبان جهانی کارآفرینی( GEM) است. این آمار در سال ۲۰۰۹ میلادی به ۶۰٫۸۹ درصد افزایش یافته و رتبه کشورمان در توجه رسانه اي به كارآفريني به ۲۷ در میان کشورهای عضو کاهش یافته است، اما همچنان وضعیت مناسبی در این بخش که معیاری برای بررسی گرايش فرهنگ كارآفرينانه در کشورهاست نداریم(يدالهي فارسي و همکاران، ۱۳۸۹: ۳۵).از ساير تحقيقات انجام گرفته در اين زمينه ميتوان به پژوهشي با عنوان :موانع توسعه كارآفرين در ايران" اشاره کرد که توسط دکتر محمد رضا زالی و دکتر سید مصطفی رضوی در سال ۱۳۸۷ انجام گرفت. این اساتید دانشکده کارآفرینی مطابق دادههاي حاصله از نظرات كارآفرينان برگزيده سومين جشنواره كارآفرينان برتر به این نتیجه رسیدند که توسعه كارآفريني در همه كشورها همواره با موانع جدي مواجه بوده است. از اينرو، توسعهي كارآفريني در ايران نيز نيازمند عزم ملي است و توسعه كارآفريني به عنوان يك مقوله فرابخشي، ميبايستي در همه ارگانها، سازمانها، نهادهاي عمومي و دولتي مورد توجه قرار گيرد( زالی و رضوی، ۱۳۸۷).از جمله تحقیقات در سایر کشورها نیز میتوان به تحقیقی در زمینه "بی توجهی رسانهها به کارآفرینی در کشور پاکستان" اشاره کرد. در این مقاله اکتشافی که در نوامبر ۲۰۱۲ در مجله اروپایی کسب و کار و مدیریت به چاپ رسیده است به موضوع بی توجهی رسانهها برای کارآفرینی در پاکستان پرداخته شده است. در پژوهش فوق با بحث در مورد نقش رسانهها برای ترویج کارآفرینی به این موضوع اشاره شده که رسانهها با انعکاس داستان موفقیت کارآفرینان و... میتوانند نقش مولد را در ترویج کارآفرینی بازی کند(Shujahat, & Cheng,& L,2012).از جمله پایان نامه های انجام شده در این زمینه نیز میتوان به " تحلیل محتوای مطبوعات اقتصادی و اجتماعی ایران از منظر توسعه فرهنگ كارآفريني" اشاره کرد که نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد مطبوعات در توسعه فرهنگ كارآفريني نقش بسيار اندكي دارند و بيشتر به اطلاع رساني و انعكاس فعالیتهای انجام شده در اين حوزه میپردازند و كاركرد آموزشي مطبوعات، اخبار توليدي، گزارش و مصاحبه بسيار نادر است و در ميان نشريات مورد بررسي هفته نامه بازار كار و روزنامه دنياي اقتصاد از وضعيت نسبتاً مناسبي برخوردارند و روزنامه هاي همشهري و جام جم به اين مقوله توجهي نکردهاند(بابایی و دیگران، ۱۳۹۰).همچنین "بررسی نقش تلويزيون در گسترش فرهنگ كارآفريني در جامعه از دیدگاه دانشجویان رشته کارآفرینی دانشگاه های شهر تهران"عنوان پایان نامه دیگریست که نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد هر چه پاسخگویان زمان بیشتری را صرف تماشای تلویزیون کرده بودند؛ از برنامه های کنونی تلویزیون به دلیل عدم انطباق محتوای آن با فرهنگ کارآفرینی رضایت کمتری دارند(ابوطالبی و دادگران، ۱۳۹۰). فرهنگ کارآفرینینحوه شكلگيري و ثمربخشي كارآفريني, روشها و شيوههاي خاصي را ميطلبد كه بر پايه باورها و ارزشهاي ويژهاي استوار شده است. مجموعه اين روشها و باورها را ميتوان يك فرهنگ تلقي نمود. در واقع كارآفريني در بطن خود فرهنگ خاصي را نهفته دارد. اين فرهنگ را ميتوان همان فرهنگ حاكم بر افراد کارآفرین و مؤسسات كارآفريني دانست. در مجموع فرهنگ کارآفرینی مفهومی است كه اعضاي فعال در یک فرایند کارآفرینی پذيرفتهاند و ارزشها، باورها و روشهاي مشتركي را بر فعالیتهای خود حاكم میدانند(آذربخش،۱۳۹۱).میندل و کاندسون(۲۰۰۵)اثبات میکنند که تأکید بر هویت و پاسداشت میراث فرهنگی اجزای جدایی ناپذیر کارآفرینی بوده و ارزشهای فرهنگی نهاد خانواده،نهاد جامعه و...در شکلگیری نگرشهای کارآفرینانه اثرگذار است و از این روست که کارآفرینی زیر تأثیر فضاهای گوناگون فرهنگی متفاوت است (سلجوقی،۶۱:۱۳۸۸).براساس نظر ماکس و بر فرهنگ کارآفرینی در سطح تعامل انسانها با یکدیگر شکل میگیرد و شخصیت، ارزشها، نگرشها و باورهای افراد نسبت به کارآفرینی تحت تأثیر تعامل با سایر افراد جامعه شکل گرفته و تکامل پیدا میکند، بنابراین براساس نظر وبر جامعه و باروها و ارزشهای آن نقش مهمی در ایجاد کارآفرینی دارند و همچنین کارآفرینان نقش مهمی در ایجاد تحولات ارزشمند و نجات جامعه از بند عادات و سنتهای بی اساس و بی فایده اما مرسوم ایفا میکنند(سعیدی کیا، ۱۳۸۵ :۲۵۰).به عبارت دیگر از آنجایی که فرهنگ به مفهوم مجموعهی ارزشها،نگرشها، هنجارها و رفتارهایی است که هویت یک جامعه را تشکیل میدهند؛ کارآفرینان به عنوان بخشی از جامعهی پیرامونی،از مجموعهی ارزشها، نگرشها،هنجارها و رفتارهای متمایزی برخوردارند که میتوان به آن خرده فرهنگ کارآفرینی اطلاق نمود (احمدپور داریانی،۱۳۸۰).ساختار و عملکرد این خرده فرهنگ و عناصر درونی آن در سطوح مختلف فردی،اجتماعی و همچنین ارتباط آن با فرهنگ مسلط پیرامونی،به نحوی است که میتوان گفت:بر اساس اصل تأثیر متقابل حوزههای مختلف فرهنگ و اجتماع،فرهنگ کارآفرینی از حوزههای دیگر فرهنگ،از جمله حوزهی اخلاق و مذهب،ارزشها،عقاید اقتصادی و سیاسی تأثیر میپذیرد. از اینرو ریشههای ضعف و قوت فرهنگ کارآفرینی را باید در حضور و وجود ارزشها و عقایدی جستجو کرد که در فرهنگ و در سلسله مراتب ارزشها جایگاهی فراتر از کار را به خود اختصاص دادهاند و در تعارض و تقابل با کار و یا همنوا و همساز با کارآفرینی هستند(رجبزاده،۱۳۷۶: ۶۵). رسانهها و ترویج فرهنگ کارآفرینی قبل از اشاره به نقش رسانه در ترویج فرهنگ کارآفرینی باید به این موضوع تاکید شود که فرايند توسعه فرهنگ كارآفريني در سه سطح در مخاطب تأثير گذاشته میشود. ابتدا لازم است نگرش كارآفريني در مخاطبان پديد آيد يا اگر نگرش نادرست به كارآفريني دارند،تغيير نگرش صورت گيرد و سپس ارزشها و هنجارهاي كارآفريني انتقال يابد ( خرمی،۷۹:۱۳۹۰). بر اساس نظريةدنيس مك كوئيل، فرايند جامعه پذيري از طريق رسانه هاي جمعي به دو روش معرفي الگوهاي رفتاري فردي و الگوهاي رفتاري اجتماعي امكان پذير است.براي توسعه فرهنگ كارآفريني، نهادهاي مدني مانند دانشگاهها، مدارس شرکتهای بزرگ توسعه دهنده ،رسانه و نهادهاي بنیادینتری چون خانوادهها مهم و مؤثر شناخته شدهاندOjasalo,2004:73-92)). از این رو انتظار میرود كه رسانههاي جمعي نیز به واسطه تأثير در فرهنگ و رفتار اجتماعي در توسعه كارآفريني در جامعه هم تأثير داشته باشند.ملکات از نظریهپردازان توسعه نیز تأکید میکند که نوسازی و توسعه برخی کشورهای دنیا مرهون دامنه اثرات فراگیر رسانه های ارتباط جمعی است . به باور او رسانهها آنچنان افکار و اندیشه های شهروندان کشورهای مختلف را تحت تأثیر قرار دادهاند که آنان در مسیر توسعه قرار گرفتهاند(ملکات، ۱۳۸۴).در عصر حاضر با توجّه به گسترش تکنولوژی در حوزه رسانهها و شیوع استفاده از رسانه جهت کسب اطلاعات، سرگرمی، ایجاد ارتباطات و حتی کسب درآمد، رسانه جایگاه ویژه ای در جامعه یافته است(Hang, 2007). بنابراین آنها ازجمله ابزاری هستند که میتوانند نقش مهمی را در آموزش ، فرهنگ سازی ،جامعه پذیری، نهادینه کردن و گسترش مفهوم کارآفرینی در سطح جامعه ایفا کنند. (دادگران۱۰۷:۱۳۷۷).اعتقاد براين است كه رسانهها از كه از یک سو منعكس کننده ارزشها و هنجارهاي جامعهاند و از سوي ديگر، آنها را وسيله اعمال ارزشها میدانند(لي، ۱۳۵۶: ۵۹ ). با توجه به ماهیت رسانهها که برای ذخیره و یا انتقال اطلاعات برای توده مردم است، محصولات رسانهای میتوانند تأثیر عمیق و مؤثری بر برداشت عمومی در مورد کارآفرین و کارآفرینی داشته باشند و رفتار مردم را تحت تأثیر قرار دهند. در این رابطه مطالعات درباره اهميت نقش رسانه در توسعه كارآفريني(stevenson and lundstrom,2001) و افزايش جذابيت كارآفريني در جامعه (Ojasalo, 2004: 73-92) بر نقش داستان سرايي و بيان سرگذشت كارآفرينان موفق تأكيد دارند. هيندل و كليور (۲۱۷:۲۰۰۷) به بررسي تأثير اين داستانهای مثبت كارآفريني رسانهها در مراحل كارآفريني پرداختهاند و رسانه را فقط در کسبوکارهای جوان ( ۳ سال تا ۴۲ ماه ) مؤثر میدانند . همچنین ككينوف (۲۰۰۷) نقش تجربيات خود فرد، مشاهده تجربيات ديگران و به ویژه آشنايي با سرگذشت كارآفرينان موفق را از طريق روزنامه و صنعت فيلم بر ريسك پذيري افراد در معاملات بورس بسيار مهم دانسته است. به عنوان مثال در این زمینه میتوان به نقش مدل سازی رسانه اشاره کرد. بدین صورت که آنها میتوانند با انتشار داستان زندگی افراد موفق کارآفرین و انتشار تصاویر مثبت از کارآفرینان سبب توسعه و ترویج کارآفرینی در جامعه شوند. اما در مقابل، غفلت از پدیده کارآفرینی توسط رسانه های جمعی نیز ممکن است مانع از گسترش فعالیتهای کارآفرینی در جامعه شود(Hang & van Weezel,2005:6). در این رابطه میتوان به یک برنامه مستند آموزشی در ایالت کبک کانادا اشاره کرد که از طریق یک روزنامه انجام گرفت و و در نتیجه ۳۲ کسب و کار جدید توسط شرکت کنندگان این دوره ایجاد شد) Garnier& Gasse, 1990). به همین ترتیب، سالو نیز در سال ۱۹۹۲ به بررسی نقش موثر رسانه ای بر کارآفرینی پرداخته است و با استفاده از رسانه های جمعی مجلات و کمیکها برای ترویج کارآفرینی و بقای کسب و کارهای خانوادگی در مکزیک و آمریکای لاتین قدم برداشت که فعالیت او مقدمه ای در مورد نقش رسانهها در تقویت روحیه کارآفرینی در مکزیک و آمریکای لاتین است(Salo ,1992).ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانبرخي محققان فرهنگ كارآفرينانه را فقط در ویژگیهای فردي خلاصه کردهاند و برخي ارزشها و شیوه زندگي آنان را نيز برشمردهاند( فتحی ۱۳۷۹: ۳۲-38). در این میان اقتصاددانان بیشتر بر جنبههای اقتصادی کارآفرینی توجه داشتند و در نتیجه از ویژگیها و عوامل فردی و اجتماعی که بهطور مثبت و منفی بر کارآفرینی تاثیرمیگذارد غافل بودند و آنها را خارج از حیطه مطالعات خود میدانستند،لیکن در سالهای اخیر محققان از جنبههای جامعهشناسی و روانشناسی به مطالعه کارآفرینی پرداختهاند. همچنین مطالعات صورت گرفته تاکنون نشان میدهد که کارآفرینی یک فرآیند تکاملی انسانی است و بسیاری از افراد در صورت خواستن میتوانند کارآفرینی کنند(تفضلی،۱۳۷۲: ۹۸). اما نوشتههاي مشهور درباره كارآفرينان حكايت از آن دارد كه آنان به سبب پرورششان آغازگر فعالیتهای جديدند. كارآفريني ارثي نيست و بسياري از كارآفرينان خانواده يا آشنايان خود « الگوي نقش كارآفرينانه » پذیرفتهاند و در طول سالهای رشدشان همواره تحت تأثير آنان بودهاند . هرچند مطالعات زيادي با هدف شناسايي ویژگیهای كارآفرينان انجام شده، اما توافق بر سر ویژگیهای محدودي صورت گرفته است. مثلاً براكهاوس (۳۹:۱۹۸۲). سه مشخصه در خصوص رفتار متمايز كارآفرينان معرفي كرده است : نياز به توفيق ، مرکز کنترل درونی و ريسك پذيري. سكستون و بومن ( ۱۹۸۵: ۱۲۹_ ۱۴۰) طي مطالعه خود به اين نتیجه رسیدند که كارآفرينان به خودمختاري، استقلال، و تسلط نياز دارند. شل و همكارانش (۱۹۹۱) ویژگیهایی چون فرصت طلبي، نوآوري، خلاقيت، قدرت تخيل، پشتكار، و فعاليت زياد را به كارآفرينان نسبت میدهند . توماس و مولر (۲۰۰۰: ۵۱-75) ویژگیهای شخصيتي مشابه يافتههاي براكهاوس را يافتند و كرومي (۲۰۰۰: ۷-30) در تلاش براي جمع بندي موضوع ویژگیهای شخصيتي كارآفرينان، به اين نتيجه رسيده كه حداقل هفت ويژگي كارآفرينان و تاجران را از غير آنها متمايز میکند. او اين ویژگیها را چنين عنوان میکند: نياز به توفيق، مركز كنترل، ريسك پذيري، خلاقيت، خودمختاري ، تحمل ابهام ، و خودباوري. ديميتريتوس و پلاكوييناكي (۲۰۰۳: ۱۷۸_۲۱۵)در معرفي ابعاد فرهنگ كارآفرينانه در سطح شركت بینالمللی شش بعد معرفي كردند . بوجيهاوو و همكاران (۲۰۰۷: ۵۴۹-572) فرهنگ كارآفريني را در سطح شركتي با توجه به دستاوردهاي آن به سه زیرمجموعه نگاه جهاني، گرايش كارآفرينانه، و كار گروهي و شبكه اي تقسيم کردهاند(Beugelsdijk, 2007: 187-210). لامپکین نیزدر معرفي گرايش كارآفرينانه به پنج بعد تمايل به نوآوري، ريسك پذیری، فعال بودن ، استقلال ، خودگرایی و رقابت جویی اشاره میکند(Lumpkin, et al., 2001: 429-451).چارچوب نظری تحقیقبرای تدوین چارچوب نظری این تحقیق شاخصهای ترویج فرهنگ کارآفرینی استخراج و استفاده از نظریات نظریۀ یادگیری اجتماعی، استفاده و رضایتمندی، برجسته سازی و اشاعه و نوآوری چارچوب نظری تحقیق فوق تدوین شد.نظریۀ یادگیری اجتماعی به ما کمک میکند که دریابیم ارتباطات میان فردی و رسانه های جمعی چگونه میتوانند در اکتساب رفتارهای جدید افراد، نقش مهمی بر عهده داشته باشند(Bandora, 1997 ,pp29-32). با آگاهی از این مسئله، مطبوعات ضمن معرفی افراد کارآفرین سبب میشوند تا که کسانی که در فکر ارتقا و پیشرفت هستند،خصوصیات آن افراد که همان رقابت جویی،خودباوری، مخاطرهپذیری، نیاز به استقلال و خلاقیت است را الگوی خود قرار دهند و از رفتار آنان تبعیت کنند. رویکرد استفاده و رضایتمندی برای پاسخگویی به این سؤال پا گرفت و تکامل یافت که انگیزه مخاطب در استفاده از رسانه چیست؟ و او به چه دلیل به استفاده از برنامهای خاص یا رسانهای خاص دست میزند؟ که در پاسخ نظریه پردازان بیان کردند که مخاطب کم و بیش به صورتی فعال، به دنبال محتوایی هستند که بیشترین خشنودی را برای آنها فراهم کند(سورين و تانكارد، 304:1381).بر همین اساس رسانه های مختلف از جمله مطبوعات با شناخت نیازهای مخاطبان که یکی از اساسیترین آنها در شرایط فعلی یافتن شغل مناسب است کارآفرینی را به عنوان یکی راه های ارضای این نیاز معرفی میکنند و از این طریق ضمن خوشنودی مخاطبان سبب ترویج مفاهیم فرهنگ کارآفرینی در جامعه میشوند.نظریه برجسته سازی از دیگر نظریاتی است که در این تحقیق از آن بهره گرفته شده و طبق این نظریه ، رسانهها میتوانند با برجسته ساختن برخی موضوعات بر اطلاعات مردم تأثیر بگذارد(رزاقی ، 1385: 86) . بر این اساس مطبوعات میتوانند با برجسته ساختن شاخصهای کارآفرینی (نیاز به توفیق،خودباوری، تمایل به مخاطرهپذیری، نیاز به استقلال، خلاقیت و...)سبب شوند تا خوانندگان به این موضوع فکر کنند و از این طریق زمینه ساز ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه شوند. در تدوین چارچوب نظری تحقیق فوق از نظریه اشاعه و نوآوری نیز استفاده شده است که مطابق این نظریه ، "اشاعه "، فرآیندی است که از طریق آن "نوآوری " از مجاری مشخص و در طول دورۀ زمانی معینی، میان اعضای یک نظام اجتماعی، انتشار مییابد (ويندال و ديگران،106:1376) .کاملترین شکل نظریۀ اشاعه را ، " اورت راجرز " استاد آمریکایی علوم ارتباطات، در کتاب " اشاعه نوآوریها "مطرح ساخته است. راجرز، بر این عقیده است که افراد، اطلاعات حاصل نوآوریها را از طریق پنج مرحله اقتباس میکنند که هر یک از این مراحل، ویژگیهای خاص خود را دارند.این مراحل به ترتیب عبارتند از: آگاهی ، انگیزش و اقناع ، تصمیم و ارزیابی ، اجراء و مرحلۀ پذیرش و تثبیت (اورت راجرز، 26:1369) همان طور که این نظریه نیز نشان میدهد رسانهها در مراحلی که اشاره شده کمک میکنند تا شهروندان به سمت انجام فعالیتهای کارآفرینانه هدایت شوند. بدین ترتیب مطبوعات ابتدا خوانندگان را از فعالیتهای کارآفرینانه شهروندان مطلع میکنند که این در مرحله آگاهی است. در مرحله اقناع شهروندان را قانع میکنند که به سمت کارآفرینی بروند، پس از این مرحله آنها تصمیم میگیرند که کارآفرین شوند. سپس طرح کارآفرینانه خود را اجرا کرده و در پایان تثبیت کنند.روش تحقيقبا توجّه به موضوع مورد پژوهش، روش انجام این تحقیق در بخش نظری کتابخانه ای و اسنادی و در بخش عملی پیمایشی است.بر اساس فرضیات تحقیق مطبوعات و مؤلفه های آن چون انتشار مطالب خلاقانه، انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان و انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات در این تحقیق نقش متغیر مستقل را دارند و ترویج فرهنگ کارآفرینی و مؤلفه های آن چون ایجاد روحیه خودباوری، تقویت روحیه خطرپذیری و و تقویت خلاقیت در خوانندگان نقش متغیر وابسته را در این تحقیق دارد که با توجه به فرضیات تحقیق و پرسشنامه طراحی شده مورد ارزیابی قرار میگیرد.جامعه آماری در این پژوهش عبارتست از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران که براساس آمار دانشگاه تهران طی سالهای ۸۹ تا ۹۱ تعداد۴۱۷ دانشجو در ۱۱ گرایش رشته کارآفرینی در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران مشغول تحصیل هستند. برای نمونه گیری به دلیل اینکه کلیه افراد جامعه مورد مطالعه با هم مشابهت دارند و متجانس و یکدست هستند از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است و برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با سطح خطای ۵ % ، ۲۰۰ نفر انتخاب شدند.در این پژوهش برای جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم به منظور بررسی نقش مطبوعات در ترویج فرهنگ کارآفرینی از پرسشنامه کتبی با ۳۱ سؤال استفاده شده است. در طراحی پرسشنامه فوق به دلیل اینکه تا کنون پرسشنامه استانداردی در زمینه تحقیق حاضر طراحی نشده است، به منظور جمعآوری و گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ سؤالات مربوط به سنجش شاخصهای کارآفرینی که در این پژوهش که به صورت طیف کاملاً موافق، موافق، نظری ندارم، مخالفم و کاملاً مخالفم طراحی شدهاند ، عدد ۸۵۶ /۰ است که نشانه داشتن پایایی لازم پرسشنامه است.پس از اتمام جمع آوری دادههای مورد نظر و بازبینی پرسشنامههای تکمیل شده به کدگذاری دادهها براساس سطوح اندازه گیری متغیرها و شاخصها پرداخته و دادهها جهت تجزیه و تحلیل آماری وارد کامپیوتر شدند و پس از آن پردازش دادههای آماری و تبدیل آنها به اطلاعات از طریق نرمافزار spss نسخه ۱۸ صورت گرفت، سپس به تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیات از طریق شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی اقدام شد.در این پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، داده های جمع آوری شده با تهیه و تنظیم جداول توزیع فراوانی خلاصه و سپس به کمک نمودارها آنها را نمایش میدهیم.در سطح استنباطی نیز قبل از بررسی فرضیات به بررسی نرمال بودن متغیرهای مورد نظر با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف پرداخته شده و با توجه به نرمال نبودن دادهها از ضریب همبستگی اسپیرمن به رَد یا تأیید فرضیهها میپردازیم.نتایج توصیفی تحقیق مهم ترین نتایج توصیفی این تحقیق نشان می دهد که ۵/۶۵ درصد از پاسخگویان این تحقیق تاکنون اقدام به راه اندازی کسب و کار نمودهاند. بیشتر پاسخگویان کمتر از ۳۰ دقیقه به مطالعه مطبوعات میپردازند و اکثریت پاسخگویان با ۵۳ درصد مجلات و هفته نامهها را موفقترین مطبوعات در ترویج فرهنگ کارآفرینی میدانند و مخالف مناسب بودن تعداد مطبوعات تخصصی کارآفرینی در کشور هستند و بر این باورند که تعداد صفحات اختصاص داده شده به موضوع کارآفرینی در مطبوعات مناسب نیست.اکثر پاسخگویان موافق انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان موفق در مطبوعات هستند و با این موضوع که انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات میتواند سبب ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه شود نیز موافقند. همچنین موافق این موضوع هستند که انتشار مطالب خلاقانه مرتبط به کارآفرینی در مطبوعات میتواند سبب ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه شود. انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات موضوع دیگریست که پاسخگویان با آن موافقند و بیشتر پاسخگویان با ۵/۶۷ درصد موافق این موضوع هستند که مطبوعات میتوانند سبب شکل دهی نگرش کارآفرینانه در مخاطبان شوند. بیشتر پاسخگویان با ۵/۵۵ درصد موافق نقش مطبوعات در درونی کردن ارزشهای کارآفرینی در مخاطبان هستند. ۵/۵۵ درصد نیز موافق نقش مثبت مطبوعات در ایجاد روحیه رقابتی در مخاطبان هستند و همچنین نقش مطبوعات در تقویت روحیه خودباوری مخاطبان نیز با موافقت پاسخگویان مواجهه شده است. بیشتر پاسخگویان با ۵/۴۷ درصد موافقند که مطبوعات میتوانند روحیه خطرپذیری مخاطبان را تقویت کنند و موافق نقش مثبت مطبوعات در تقویت خلاقیت مخاطبان هستند و ۳۸ درصد نیز موافق این موضوع هستند که مطبوعات میتوانند حس خود مختاری را در مخاطبان تقویت کنند و همچنین ۵۶ درصد نیز موافقند که مطبوعات میتوانند تمایل به موفقیت را در مخاطبان تقویت کنند. نتایج تحقیق فوق حاکی از آن است که بیشتر پاسخگویان با ۴۷ درصد مخالف و کاملاًمخالف داشتن احساس رضایت از مطالب کارآفرینی در مطبوعات هستند. تجزیه و تحلیل استنباطیفرضیه اول:به نظر میرسد بین انتشار مطالب خلاقانه در مطبوعات و ترویج فرهنگ کارآفرینی رابطه معناداری وجود دارد.برای بررسی رابطه بین دو متغیر از روش ضریب همبستگی استفاده میشود. قبل از انجام روش همبستگی نرمال بودن متغیرها بررسی میشود. با توجه به پی مقدار این آزمون۰٫۰00 و مقایسه آن با سطح معنی داری ۰٫۰۵ (۰٫۰۵p<) نتیجه گرفته میشود که فرض نرمال بودن دادهها رد میشود. لذا از آزمون ناپارامتری ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه استفاده میشود.جدول شماره 1. ضریب همبستگی اسپیرمن انتشار مطالب خلاقانه ترویج فرهنگ کارآفرینیمقدار ضریب همبستگی ۱ .۷۰۸سطح معنی داری ۰تعداد ۲۰۰ ۲۰۰با توجه به سطح معنی داری و کمتر بودن آن از ۰٫۰۵ فرض وجود ارتباط معنی دار بین انتشار مطالب خلاقانه در مطبوعات و ترویج فرهنگ کارآفرینی پذیرفته میشود. بنابراین بین انتشار مطالب خلاقانه در مطبوعات و ترویج فرهنگ کارآفرینی رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه مثبت و مستقیم با مقدار ۰٫۷۰۸ است.فرضیه دوم:به نظر میرسد بین انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات و ایجاد روحیه خودباوری در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد.برای بررسی رابطه بین دو متغیر از روش ضریب همبستگی استفاده میشود. قبل از انجام روش همبستگی نرمال بودن متغیرها بررسی میشود. با توجه به پی مقدار این آزمون۰٫۰00 و مقایسه آن با سطح معنی داری ۰٫۰۵ (۰٫۰۵p<) نتیجه گرفته میشود که فرض نرمال بودن دادهها رد میشود. لذا از آزمون ناپارامتری ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه استفاده میشود.جدول شماره 2. ضریب همبستگی اسپیرمن انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان ایجاد روحیه خودباوریمقدار ضریب همبستگی ۱ .۱۷۱سطح معنی داری ۰٫۰۱۶تعداد ۲۰۰ ۲۰۰با توجه به سطح معنی داری و کمتر بودن آن از ۰٫۰۵ فرض وجود ارتباط معنی دار بین انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان و ایجاد روحیه خودباوری پذیرفته میشود. بنابراین بین انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات و ایجاد روحیه خودباوری در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه مثبت و مستقیم با مقدار 0.171 است.فرضیه سوم:به نظر میرسد بین انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات و تقویت روحیه خطرپذیری در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد.برای بررسی رابطه بین دو متغیر از روش ضریب همبستگی استفاده میشود. قبل از انجام روش همبستگی نرمال بودن متغیرها بررسی میشود.با توجه به پی مقدار این آزمون۰٫۰21 و مقایسه آن با سطح معنی داری ۰٫۰۵ (۰٫۰۵p<) نتیجه گرفته میشود که فرض نرمال بودن دادهها رد میشود. لذا از آزمون ناپارامتری ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه استفاده میشود.جدول شماره 3: ضریب همبستگی اسپیرمن انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات تقویت روحیه خطرپذیریمقدار ضریب همبستگی 1 .147سطح معنی داری 0.037تعداد 200 200با توجه به سطح معنی داری و بیشتر بودن آن از 0.05 فرض وجود ارتباط معنی دار بین انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات و تقویت روحیه خطرپذیری پذیرفته میشود. بنابراین بین انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات و تقویت روحیه خطرپذیری در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه مثبت و مستقیم با مقدار 0.147 است.فرضیه چهارم:به نظر میرسد بین انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات و تقویت خلاقیت در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد.برای بررسی رابطه بین دو متغیر از روش ضریب همبستگی استفاده میشود. قبل از انجام روش همبستگی نرمال بودن متغیرها بررسی میشود. با توجه به پی مقدار این آزمون۰٫۰00 و مقایسه آن با سطح معنی داری ۰٫۰۵ (۰٫۰۵p<) نتیجه گرفته میشود که فرض نرمال بودن دادهها رد میشود. لذا از آزمون ناپارامتری ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه استفاده میشود.جدول شماره 4: ضریب همبستگی اسپیرمن انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات تقویت خلاقیتمقدار ضریب همبستگی 1 .409سطح معنی داری 0.000تعداد 200 200با توجه به سطح معنی داری و کمتر بودن آن از 0.05 فرض وجود ارتباط معنی دار بین انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات و تقویت خلاقیت در خوانندگان پذیرفته میشود. بنابراین بین انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات و تقویت خلاقیت در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد. این رابطه مثبت و مستقیم با مقدار 0.409 است. نتیجهگیری کلی پس از استخراج نتایج به این نتیجه رسیدیم که اکثر پاسخگویان بر این باورند که مطبوعات به عنوان یکی از رسانههای تأثیرگذار میتوانند سبب شکل دهی نگرش کارآفرینانه در مخاطبان شده، باور کارآفرینی را به آنها منتقل کرده و در نهایت باعث درونی کردن ارزشهای کارآفرینی در آنها شوند. رسانهها به جهت همان خاصیت تبلیغی و فرهنگسازی از شیوه مخصوص و مدل ذاتی خودشان نقش بسزایی در ترویج فرهنگ کارآفرینی و ایجاد پایهها و اصول صحیح و لازم کارآفرینی در برنامههایشان دارند و میتوانند به دلایل ویژگیهای خود به فراگیری این موضوع کمک کنند. آنها میتوانند با معرفی کارآفرینان موفق و الگوسازی، نقش مولد را در ترویج کارآفرینی بازی کرده و باعث ترویج کارآفرینی در میان شهروندان شوند. در این پژوهش نیز به این نتیجه رسیدیم که اکثریت پاسخگویان اعلام کردند که با انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان موفق در مطبوعات موافق و کاملاً موافقند.پاسخگویان در کنار انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان موفق در مطبوعات از انعکاس فعالیتهای کارآفرینان، انتشار طرحهای کسب و کار و انتشار مطالب خلاقانه مرتبط به کارآفرینی در مطبوعات نیز استقبال کردند و این موارد را در ترویج فرهنگ کارآفرینی مفید دانستند. نوشتههاي مشهور درباره كارآفرينان حكايت از آن دارد كه آنان به سبب پرورششان آغازگر فعالیتهای جديدند. كارآفريني ارثي نيست و بسياري از كارآفرينان خانواده يا آشنايان خود «الگوي نقش كارآفرينانه» پذیرفتهاند و در طول سالهای رشدشان همواره تحت تأثير آنان بودهاند.همانگونه که اشاره شد رسانهها به دلیل جایگاه ویژه ای که در جامعه دارند به عنوان یک نهاد الگوساز نقش مهمی را در آموزش، فرهنگ سازی، جامعه پذیری، نهادینه کردن و گسترش مفهوم کارآفرینی در سطح جامعه ایفا میکنند و در میان رسانههای مختلف، مطبوعات، میتوانند در این بستر سازی نقشی حیاتی بازی کنند و نقش ویژه ای در تقويت ویژگیهای کارآفرینانه در ميان شهروندان که همان گسترش روحیه خودباوری، خطرپذیری، استقلال طلبی، رقابت جویی و خلاقیت است داشته باشند. در این مسیر همانگونه که در فرضیات این تحقیق بیان شده است مطبوعات میتوانند با انتشار مطالب خلاقانه سبب ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه شوند. در این راه مطبوعات میتوانند با برشمردن فرصتها و دستاوردهای ناشی از ایده های خلاقانه در کارآفرینی و فرصتهای موجود آن از گذشته تا حال، کمک کنند تا ذهن آحاد افراد جامعه به سمت کارآفرینی معطوف شود.در طرف دیگر با انتشار مطالبی خاص در مطبوعات میتوان خلاقیت مخاطبان را نیز تقویت کرد که از جمله این مطالب انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات است.در واقع هرچه ارزشها و عقاید موجود در جامعه، افراد جامعه را به کار، تولید مداوم، فکر و اندیشه خلاق و یادگیری و کسب دانش سوق دهند؛ در آن جامعه، فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و درون افراد نهادینه میشود و یا به عبارتی در این جامعه افراد بیشتری دست به خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی میزنند و افراد کارآفرین بیشتری موفق میشوند که ایدههای نوین خود را در جامعه محقق سازند. در فرضیه دیگر این پژوهش به بررسی رابطه این موضوع پرداختیم که نتایج نشان داد، بین انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات و تقویت خلاقیت در خوانندگان رابطه معناداری وجود دارد و پاسخگویان براین باورند که انتشار طرحهای کسب و کار در مطبوعات میتواند سبب تقویت خلاقیت مخاطبان شود. براین اساس با تائید این فرضیه میتوان گفت که انتشار طرحهای کسب و کار سبب تقویت روحیه خلاقیت در خوانندگان شده و در نهایت این موضوع سبب ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه میشود.همانگونه که در بررسی کارکردهای رسانهها اشاره شد، اطلاع رسانی از مهمترین کارکردهای رسانهها است و بخش عمدهای از شناخت مخاطب از مقوله کارآفرینی میتواند از طریق کارکرد اطلاعرسانی صورت پذیرد.بر همین اساس در این پژوهش با تدوین فرضیهای به بررسی رابطه انعکاس فعالیت کارآفرینان در مطبوعات و تقویت روحیه خطرپذیری پرداختیم که نتایج حاصله نشان داد انعکاس فعالیتهای کارآفرینان در مطبوعات، تقویت روحیه خطرپذیری در خوانندگان را به دنبال دارد. در این زمینه مطبوعات میتوانند با انتشار و انعکاس فعالیتهایی که کارآفرینان در سطح کشور با وجود مشکلات و خطرات اقتصادی انجام میدهند میتوانند تمایل به مخاطره پذیری را در خوانندگان تقویت کنند و آنان را به سمت فعالیتهای کارآفرینانه که اغلب موارد با مخاطره پذیری همراه است سوق دهند.نوع دیگری از اطلاع رسانی از فعالیت کارآفرینان انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات بوده که در بسیاری از پژوهشهای داخلی و خارجی بر اهمیت نقش داستان سرايي و بيان سرگذشت كارآفرينان موفق در افزايش جذابيت كارآفريني در جامعه تاکید شده است. بر همین اساس در فرضیهای به بررسی رابطه میان انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات و ایجاد روحیه خودباوری در خوانندگان پرداختیم که با تایید این رابطه میتوان گفت که انتشار سرگذشت زندگی کارآفرینان در مطبوعات باعث ایجاد روحیه خودباوری در خوانندگان میشود.با آگاهی از این مسئله، مطبوعات ضمن معرفی افراد کارآفرین سبب میشوند تا که کسانی که در فکر ارتقا و پیشرفت هستند، خصوصیات آن افراد که یکی از مهمترین آنها خودباوری است را الگوی خود قرار دهند و از رفتار آنان تبعیت کنند. در پایان به این موضوع میتوان اشاره کرد که نتایج پژوهش فوق نشان دهنده این واقعیت بوده که امروزه ارتباط میان رسانه و کارآفرینی پیش از پیش شدت یافته است. از اینرو، انتظار میرود رسانه جمعی از جمله مطبوعات بتواند از مسیر تأثیر در ارزشهای فرهنگی افراد به توسعه فرهنگ کارآفرینی کمک کنند. در واقع هر چه ارزشها و عقاید موجود در جامعه، افراد جامعه را به کار، تولید مداوم فکر و اندیشه خلاق و یادگیری و کسب دانش سوق دهد در آن جامعه فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و درون افراد نهادینه میشود و یا به عبارتی در این جامعه افراد بیشتری دست به خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی میزنند و افراد کارآفرین بیشتری موفق میشوند که ایده های نوین خود را در جامعه محقق سازند. پیشنهادات تحقیق طي سالهاي اخير، بسياري از كشورها، توسعه كارآفريني و فعاليتهاي كارآفرينانه در سطوح مختلف جامعه اعم از خانواده، محله، شهر و روستا را هدف خود قرار دادهاند. با این وجود کارآفرینی از مفاهیم نوپا در کشورمان به شمار میرود و تا کنون زوایای مختلف آن به درستی بررسی نشده است.به همین جهت پیشنهاد میشود که در نخستین گام زوایا و شاخصهای ترویج فرهنگ کارآفرینی به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.از سویی دیگر یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تعداد مطبوعات تخصصی کارآفرینی در کشورمان بسیار ناچیز است و در این رابطه نیز باید کمک شود تا نشریات بیشتری به این سمت سوق پیدا کنند.تعداد کم صفحات اختصاص داده شده به موضوع کارآفرینی موضوع دیگریست که هم در این تحقیق و هم پژوهشهای مشابه به آن پرداخته شده است.همانگونه که در تحقیقات دیدهبان جهانی کارآفرینی نیز اشاره شده است، میزان توجه رسانهها به مقوله کارآفرینی در ایران ناچیز است و رسانهها و به خصوص مطبوعات توجه کافی به مقوله کارآفرینی ندارند.همچنین عدم رضایت از مطالب کارآفرینی مطبوعات نیز نباید غافل شد، زیرا اکثر مطالب منتشر شده در این حوزه بيشتر به اطلاع رساني و انعكاس فعالیتهای انجام شده کارآفرینان اختصاص دارد و ما به صورت نادر شاهد انتشار داستانهای جذاب از سرگذشت زندگی کارآفرینان موفق در مطبوعات هستیم.منابع مورد استفاده: منابع فارسی:1. ابوطالبی، جلیل و سید محمد دادگران (۱۳90). بررسی نقش تلويزيون در گسترش فرهنگ كارآفريني در جامعه از دیدگاه دانشجویان رشته کارآفرینی دانشگاه های شهر تهران. تهران: پایاننامه مقطع کارشناسیارشد در دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.2. احمد پوردارياني، محمود(۱۳۷۸). كارآفريني (نظريات،تعاريف،الگوها). تهران: انتشارات پرديس.3. آذربخش، سید علی محمد(1391). مبانی فرهنگی کارآفرینی در جوانان با تاکید بر نقش رسانه ملی. فصلنامه جوان و رسانه مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، پاییز91.4. اورت ام.راجرز، اف. فلويد شوميكر(1369). رسانش نوآوريها ـ رهيافتي ميان فرهنگي. ترجمه عزت اله كرمي و ابوطالب فنايي. شيراز: نشر دانشگاه شيراز.5. بابایی، حبیب و دکتر هاشم آقازاده و دکتر مهدی محسنیان راد( 1390). تحلیل محتوای مطبوعات اقتصادی و اجتماعی ایران از منظر توسعه فرهنگ كارآفريني. تهران: پایاننامه مقطع کارشناسیارشد در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران.6. تفضلی،فریدون.(1372).«تاریخ عقاید اقتصادی»از افلاطون تا دوره معاصر. تهران: نشر نی7. خرمي، زهرا و رضا زعفريان و قنبر محمدي الياسي (1390).شناسايي و اولويتبندي مؤلفههاي نقش تلويزيون در توسعه فرهنگ كارآفريني. فصلنامه مطالعات ميان رشتهاي در رسانه و فرهنگ، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال اول، شماره دوم.8. دفترديدهبان جهاني كارآفريني (GEM) در ایران. مشاهده شده در تاریخ اول آبان 1391 در سایت: http://www.gemiran.ir9. دادگران، سيد محمد.(1377). مباني ارتباط جمعي . تهران: انتشارات فيروزه.10. رجب زاده، احمد(1376). ارزشها و ضعف و جدان كاری در ایران، نشریه نامه پژوهش، شماره ۵.11. رزاقي، افشين (1385). نظريههاي ارتباطات جمعي.تهران: انتشارات آسيم، چاپ دوم12. زالی، رضا و سید مصطفی رضوی( 1387). موانع توسعه كارآفرين در ايران( چاپ اول). تهران: دانشکده کارآفرینی.13. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد ( ۱۳۸۴). مترجمان شقاقي، عبدالرضا و مسعود شفيعي. استراتژي افزايش مشاركت موثر و رقابتي14. سعيدي کیا، مهدي ( ۱۳۸۵). اصول و مباني كارآفريني، تهران: کیا.15. سلجوقی، خسرو (1388). فرهنگ کارآفرینی، کارآفرینی فرهنگی، اهمیت، ضرورت و جایگاه. مجله کتاب ماه علوم اجتماعی دوره جدید، بهمن 1388 - شماره 23.16. سورین، ورنر جی. و جیمز دبلیو. تانکارد (1381). نظریه های ارتباطات. ترجمه علیرضا دهقان. تهران:انتشارات دانشگاه تهران 17. فتحي، سعيد( 1379). تحول فرهنگي، گامي به سوي كارآفريني. تدبیر شماره 102.18. لي ، جان.آي.آر (1356 ). به سوي سیاستهای ارتباطي واقعبینانه، تهران: سروش.19. ملکات، سرينيواس.آر( 1384 ). نظريه هاي ارتباطات توسعه. مترجم: يونس شکر خواه، فصلنامه رسانه، سال 16 ، ش 64 ، صص 49 - 76 .20. ویندال، سون و بنو سیگنایزر ، جین اولسون.( ۱۳۷۶). کاربرد نظریههای ارتباطات. ترجمه: علیرضا دهقان. تهران: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها.21. يدالهي فارسي، جهانگير ، سيد مصطفي رضوي و محمد رضا زالي(۱۳۸۹). ارزيابي فعالیتهای كارآفرينانه در ايران براساس مدل GEM (نتايج برنامه GEM ايران در سال۱۳۸۷ و ۱۳۸۸).مشاهده شده در تاریخ 15 دی 1391 در سایت www.gemconsortium.org.منابع انگلیسی:1. Bandura, A. (1997). Self-efficacy: The exercise of control. New York: Freeman.2. Beugelsdijk, S .(2007). "Entrepreneurial Culture, Regional Innovativeness And Economic Growth",J Evol Econ.3. Boojihawon, D. K., P Dimitratos & S.Young (2007)."Characteristics and Influences of Multinational Subsidiary Entrepreneurial Culture: The Case of The Advertising Sector",International Business Review.4. Brockhaus, R. H. (1982). "The Philosophy of the Entrepreneur", Encyclopedia of Entrepreneurship, Englewood Cliffs NJ: Prentice-Hall.5. Chell, E., J. M. Haworth, and S. A. Brearley (1991). The Entrepreneurial Personality: Concepts,Cases and Categorie, London: Routledge.6. Cromie, S. (2000). "Assessing Entrepreneurial Implications: Some Approaches and Empirical Evidence", European Journal of Work and Organisational Psychology, Vol. 9, No. 1.7. Davidsson, P. (2004). Researching Entrepreneurship, New York: Springer.8. Dimitratus, P. & N. Plakoyiannaki (2003). "Theoretical Foundations of an International Entrepreneurial Culture", Journal of International Entrepreneurship, Vol 1.9. Garnier, B. and Gasse, Y. (1990). Training Entrepreneurs Through Newspapers. Journal of Small Business Management, 28 (1).10. Hang, M. (2007) Media and Entrepreneurship: What do we know and where should we go? Journal of media business studies,pp 59-70.11. Hang, M., & van Weezel, A. (2005). Media and entrepreneurship: a survey of the literature relating both concepts.12. Hindle, K. & K. Klyver (2007). "Exploring the Relationship Between Media Coverage and articipation in Entrepreneurship: Initial Global Evidence and Research Implications",International Entrepreneurship Journal. No. 3.13. Kokinov, B. (2007) "Can Mass Media and the Educational Institutions Change the Entrepreneurial Culture? A Study of How a Single Story Can Change the Risk-taking Behavior of Individuals",Global Business and Economics Review, Vol. 9, Nos. 2/3.14. Lumpkin, G. & G. G. Dess (2001)."Linking Two Dimensions Of Entrepreneurial Orientation to Firm Performance: The Moderating Role of Environment And Industry Life Cycle", BusinessVenturing.15. Mueller, S. L. .& A. S. Thomas (2000). "Culture and Entrepreneurial Potential: a Nine Country Study of Locus of Control and Innovativeness", Business Venturing.16. Ojasalo, J. (2004). "Attractiveness and Image of Entrepreneurship: an Empirical Study", International Journal of Entrepreneurship.17. Salo, G. (1992). The Use of Mass Media Magazines and Comics to Foster Entrepreneurship and Family Business Survival in Mexico and Latin America, Paper of the ENDEC World Conference on Entrepreneurship: Entrepreneurship: Challenges for the 21st Century. Dennis. R. (Ed.).18. Sexton D. & N. Bowman (1985). "The Entrepreneur: A Capable Executive Or More", Business Venturing I.19. Shane, S. A. (2003). A general theory of entrepreneurship: the individual-opportunity nexus. Cheltenham: Edward Elgar.20. Shujahat, A, Lu , W, Cheng, C, Chaoge,L.(2012). Media Inattention for Entrepreneurship in Pakistan. European Journal of Business and Management. 21. Stevenson L. & A. Lundstrom (2001). "Entrepreneurship Policy For The Future: Best Practice Components", Lecture at 46th World Conference of the International Council for Small Business.22. Venkataraman, S. (1997). The distinctive domain of entrepreneurship research: An editor's perspective. In J. Katz & J. Brockhaus (Eds.), Advances in Entrepreneurship, Firm Emergence, and Growth. Greenwich, CT: JAI Press. امین بلندهمت
|
|