دغدغه های جدی برای هنر ایرانی

دغدغه های جدی برای هنر ایرانی

نویسنده : پانیسا حسن زاده 
از دیر باز تاكنون نخستین هدیه ارزشمند ایران زمین به بزرگان بین المللی، بی نظیر هنر آن، فرش دستباف بوده است كه اكنون روزهای نزدیك شدن به انزوا را سپری می كند. فرشی كه آرزوی داشتن خود را در دل های انسان های سراسر جهان می پروراند، اكنون با وجود حفظ زیبایی خود به خاطر شرایط حاكم با كاهش خریدار روبه رو است.
نمی توان گفت طرح و نقش آن كه قرن ها مخاطب داشته، در این چند سال تكراری شده است. با در نظر گرفتن ارزش پول نگاهی به آمار، با صادرات یك میلیارد و 600 میلیون دلا ری در سال  73 و صادرات 460 میلیون دلا ری كنونی روبه رو می شویم. توجیه این روند نزولی غیرممكن به نظر می رسد و گریزی از كمبودهای چشم گیر نیست. یازدهمین نمایشگاه بین المللی تخصصی فرش دستباف نیز جدیدترین و شاید چشم گیرترین زنگ خطر بازار فرش دستباف ایران است.
برخی از فعالین این صنعت كه در این نمایشگاه شركت كردند معتقدند كه نمایشگاه بین المللی فرش در سال جاری یك نمایشگاه پاییزه یا حراجی است; حال آنكه امروز آخرین روز فرصت در نظر گرفته شده برای ارایه این بی نظیر هنر ایران زمین به مخاطبان خارجی و داخلی است. 7 روز مقدس برای نمایش زیبایی آن چه دستان پینه بسته و چشمان كم رمق بافندگان فرش خلق می كنند، گذشت اما جای خالی مخاطبان خارجی این نمایشگاه بین المللی بسیار محسوس بود.
در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه مسوولینی چون رحیمی- معاون اول رئیس جمهور، غضنفری- وزیر بازرگانی- و مرداسی- رئیس مركز ملی فرش ایران- حضور داشتند و هر یك از نگاه خود انتظارات دولت از فرش دستباف كشور را بیان كردند. صحبت از تحریم ها و بی خردی خارجیان به خاطر محروم ساختن نگاه خود از دیدن فرش ایران، این زیباترین طرح و نقش هستی به میان آمد، رحیمی در پی افزایش رقم، و تنها رقم صادرات بود و مرداسی فعالیت های مركز ملی فرش ایران را به رخ می كشید اما شاید دراین میان جای یك بافنده فرش برای طرح دردهای این قشر محروم خالی بود. فعالین صنعت فرش نیز حرف برای  گفتن بسیار داشتند اما دریع از تریبونی كه بتوانند فریاد زنان بگویند  كه این حرف ها با عمل فاصله ها دارد.
صحبت از صادرات  چند میلیاردی فرش به میان آمد اما كسی پیرامون كاهش صدور این صنعت از سال 73 تاكنون سخنی نگفت. ایران در شرایطی است كه بهترین كالا ی افتخارآمیز او با تحریم نخستین  بازار  صادراتی خود، آمریكا مواجه است و از هفتم مهر دلا لا ن به خصوص در كانادا روزهای رونق بیشتر را تجربه می كنند اما  با شرایط موجود و ارتباطات  تا چه حد می توان بر واسطه ها برای صادرات فرش تكیه كرد.
از سوی دیگر  جامعه صادركنندگان این صنعت نگران از اقدام مشابه  اروپا است و هراس از ممنوعیت ورود فرش دستباف  ایران به اروپا چون آمریكا دارد.
روز به روز  بر حجم وعده های دولت برای رفاه بافندگان و حمایت تولیدكنندگان افزوده و از اطمینان بافندگان  به حرف های تبلیغاتی كم می شود، تا حدی كه پس از چند سال  طرح شدن مساله بیمه بافندگان هنوز بخشی  از این قشر برای گرفتن بیمه اقدام نكردند. تولید كنندگان و بازرگانان نیز گاه با دلسوزی  پیگیر بیمه آنها بودند و گاهی با اقرار به ناآگاهی بافندگان پیرامون بیمه، فرصت را غنیمت شمرده، اقدامی نكردند و گویی این عدم توجه برای معرفی بافندگان با وجود عملی نشدن وعده ها، به چشم نمی آید  و حق ضایع نمی شود چرا كه حقی داده نشده است. چشمان بافنده چند سال به دار قالی خیره می شود، كمر خمیده شده، دستان تاول زده، پینه می بندند تا فرش ابریشم جان گرفته، در زیر پای دوستداران آن قرار گیرد و بافنده،  این هنرمندترین  ناشناخته، بتواند از پولی كه در پی صرف جسم  و روح خود به دست می آورد، امرار معاشی در حد نفس  كشیدن داشته باشد.
تورم است، مشتری نیست; بازار اشباع شده است; مردم خواهان طرح های نو هستند;  كشورهای خارجی تبلیغات ناشایست  پیرامون ایران می كنند و ما را خوب جلوه نمی دهند; هند و چین  بازار را می گیرند چون ارزان تر هستند; این ها بهانه های موجود برای كاهش صادرات و گرانی فرش است. با  این وجود در دنیای امروزی كه تبلیغات نفوذ مستقیم و بسیار زیادی در اذهان عمومی دارد، ایران همچنان مدعی تلا ش برای پیشرفت است ولی سرعت  این رشد تا چه حد بوده؟  از تبلیغات به كشورها گلا یه می شود اما آستینی برای شناساندن و تبلیغ فرش ایران زمین كه خیره كننده چشم هاست، بالا  زده نمی شود.
چگونه می توان ارزان بودن فرش چینی و هندی را توجیه خوبی دانست هنگامی كه كیفیت و زیبایی فرش ایرانی بی رقیب است؟
هدفمند كردن یارانه ها نیز یكی از دغدغه های موجود است و فعالین صنعت فرش نگران افزایش تورم و گرانی بیشتر هستند.
معاون اول رئیس جمهور خاطرنشان ساخت كه این طرح نباید در فرش تاثیرگذارد اما فراموش شد كه گفته شود چگونه می توان این صنعت را از پیش آمدهای احتمالی مصون نگاه داشت! گرانی فرش ناشی از تورم تاثیر فراموش نشدنی ای روی بافنده و كار او می گذارد; بافنده ای كه اگر در گذشته با فروش فرش می توانست زندگی متوسطی داشته باشد، امروز به نان شب محتاج و فردای او نا معلوم است.
با تمام این صحبت ها نیاز به اقداماتی جدی و اصولی برای حفظ جایگاه فرش ایران در مقام شایسته آن است. هنوز نقشه های فرش ایران چشم انتظار ثبت معنوی هستند اما مسوولین با بی توجهی نسبت به لزوم این كار فریاد در تغییر نقشه ها برای فروش بیشتر را سر می دهند حال آنكه پیش از موضوع سلا یق خاص خریداران، چندین مشكل زیربنایی در این صنعت وجود دارد. با عدم ثبت معنوی نقشه ها حرفی برای گفتن در مقابل كپی برداری چین از طرح فرش ایران، سودآن كشور و نابودی این صنعت در مرزوبوم خود نداریم. با این روند ایران تا چند روز دیگر تك گوهر افتخارآمیز صنعت خود را از دست می دهد و چقدرزمان نیاز است تا چشم به واردات فرش چینی و هندی بدوزیم؟ آنها پیشرو هستند یا ما به خاطر مدیریت نادرست عقب مانده ایم؟


7 مهر 1389 8:40
چاپ | ارسال به ديگران

نشریه بازار کار

خبرنامه

لطفا جهت عضويت و يا لغو عضويت در خبرنامه الکترونيکی بازارکار، آدرس پست الکترونيک خود را وارد نماييد.

نظرسنجی

به نظرشما کدامیک از گروه رشته های تحصیلی شانس بیشتری برای یافتن فرصت شغلی دارند؟