بخش خصوصی می‌تواند برای فارغ‌التحصیلان روابط‌عمومی فرصت‌های شغلی بسیار ایجاد کند

هوشمند سفیدی از پژوهشگران این عرصه:
بخش خصوصی می‌تواند برای فارغ‌التحصیلان روابط‌عمومی فرصت‌های شغلی بسیار ایجاد کند


■  اشاره:
برآوردها حکایت از وجود حدود 6 هزار واحد روابط‌عمومی در کشورمان دارد که بالغ بر 100 هزارنفر در این واحدها مشغول کارند. این آمارهاتوسط هوشمند سفیدی که از پژوهشگران این حوزه است بیان می‌شود.
به اعتقاد این فعال عرصه روابط‌عمومی اگر این واحدها از فارغ‌التحصیلان مرتبط با رشته روابط‌عمومی بهره گیرند، نه‌تنها شاهد بیکاری دانش‌آموختگان این رشته‌ها نخواهیم بود، بلکه تعداد فارغ‌التحصیلان پاسخگوی نیازها نیز نخواهد بود.
فرارسیدن 27 اردیبهشت ماه، روز ارتباطات و روابط‌عمومی سبب شد تا پیرامون وضعیت فعلی روابط‌عمومی‌های کشور با هوشمند سفیدی به گفت‌وگو نشینیم.
سفیدی با اینکه صاحب‌امتیاز یک روزنامه است، اما خود را در درجه اول یک فعال روابط‌عمومی می‌داند . او فعالیتش را از روابط‌عمومی جهاد سازندگی شروع کرده است و مسئولیت روابط‌عمومی وزارت بهداشت و ریاست انجمن متخصصان روابط‌عمومی ایران را نیز در کارنامه خود دارد.
این فعال عرصه روابط‌عمومی، در کنار کار عملی از تحقیق و پژوهش نیز غافل نشده است و تاکنون چندین کتاب در حوزه روابط‌عمومی منتشر کرده است و هم‌اکنون به غیر از مدیریت موسسه روابط‌عمومی آرمان به عنوان دبیرکل سمپوزیوم بین‌المللی روابط‌عمومی در این حوزه مشغول فعالیت است.

■ وضعیت فعلی روابط‌عمومی‌های کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
■ متأسفانه در کشورمان نگاه به روابط‌عمومی غیرتخصصی است و خیلی‌ها نمی‌دانند که روابط‌عمومی یک دانش است و باید فارغ‌التحصیل این رشته وارد این حرفه شوند. بسیاری می‌پندارند، کسانی که آداب معاشرت بهتری دارند می‌توانند کار روابط‌عمومی کنند، این تفکر در مدیران نیز به چشم می‌خورد و به طور مثال در آگهی‌های استخدامی نیز می‌گویند که به یک نفر با روابط‌عمومی خوب نیازمندیم. در صورتی که خودشان هم نمی‌دانند کـــــــه یک روابط‌عمومی خوب چه کاری باید انجام دهد؟
■ به نظر شما یک روابط‌عمومی خوب چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
■ یک کارمند روابط‌عمومی نیازمند یکسری خصوصیات ذاتی و اکتساب است. از جمله خصوصیات ذاتی می‌توان به ابعاد روانشناختی و شخصیت فرد اشاره کرد. مهم‌ترین خصوصیات اکتسابی نیز دانش این حرفه است.
اما به صورت کلی، چهار ویژگی را برای یک کارمنـد روابط‌عمومی خوب بیان می‌کنم که اولین ویژگی داشتن دانش لازم و تحصیل در رشته مرتبط است. دومین ویژگی تجربه بوده کــــــــه در کنار دانش کمک می‌کند تا فرد کمترین اشتباه را داشته باشد، زیرا در روابط‌عمومی نیز همانند کار در رسانه یک اشتباه می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد.
ویژگی سوم داشتن شخصیتی‌ ترغیبی است. همین ویژگی سبب می‌شود که کسانی که خوش‌برخورد بوده و تاثیرگذاری بیشتــــری بر روی مخاطبان دارند با داشتن دانش و تجربه بهتر می‌توانند در این حرفه موفق شوند.
در این ویژگی‌های که ذکر شد اکثر اساتید این حرفه اشتراک نظر دارند و من ویژگی چهارم را داشتن شخصیتی دموکرات و آزاداندیش بیان می‌کنم، زیرا در روابط‌عمومی شما با طیف‌های مختلفی از مراجعان سر و کار دارید و باید به سلایق مختلف احترام بگذارید.
■ این ویژگی‌هایی که ذکر کردید به چه میزان در کارمندان روابط‌عمومی‌های سازمان‌ها در کشورمان مشاهده می‌شود؟
طبق آمار حدود 6 هزار واحد روابط‌عمومی در بخش دولتی و خصوصی در کشورمان فعالیت دارند که متأسفانه فقط 5 درصد مدیران این واحدها دانش این رشته را دارند که اگر بخواهیم برای این واحدها نیروی متخصص قرار دهیم نیاز به حدود 5 هزار و 800 فارغ‌التحصیل این رشته خواهیم بود.
برآوردها نشان می‌دهد که در بخش کارشناسی نیز حدود 100 هزار کارمند روابط‌عمومی در کشور فعالند که 70 درصد این کارشناسان افراد غیرمتخصص هستند. این آمارها در شرایطی بوده که ما این تعداد فارغ‌التحصیل مرتبط نداریم، یعنی اگر اراده‌ای قوی باشد که در روابط‌عمومی‌ فارغ‌التحصیلان این رشته به کار گرفته شوند، چیزی به نام بیکاری نخواهیم داشت. این آمار خود نشان می‌دهد که با شرایط ایده‌ال چقدر فاصله داریم.
به نظر شما یک کارشناس روابط‌عمومی چه توانمندی‌های باید داشته باشد؟ زیرا در مواردی در آگهی‌های استخدامی مشاهده می‌کنیم که از طراحی وب سایت تا تسلط به امور گرافیکی و خبرنویسی و... را جزء مهارت‌های مورد نیاز یک کارشناس روابط‌عمومی بیان می‌کنند؟
■ همانگونه که در دروس مقطع کارشناسی این رشته نیز پیش‌بینی شده است، زمینه آشنایی دانشجویان با فنون مختلف همچون گرافیک و صفحه‌آرایی، عکاسی، فنون گزارش و مصاحبه و... فراهم می‌شود، اما باید توجه داشته باشیم که فرد با 2 واحد صفحه‌آرایی، گرافیست نمی‌شود و منظور از این دروس آشنایی فرد با اصول این حرفه است. به طور مثال خود من نزدیک به 30 واحد دروس روانشناسی خوانده‌ام آیا می‌توانم ادعا کنم که روانشناسم؟ در عمل نیز همین‌گونه است، یک کارشناس با این کلیات باید آشنایی داشته باشد. در این رابطه مشکل اصلی نوع آموزش‌ها در دانشگاه‌ است که یک تکنسین پرورش می‌دهند که فقط ابزار را می‌شناسد، اما فهم کار در این حرفه را ندارد. زیرا از ابزار مهم‌تر، این است که آن کارشناس بداند هدف روابط‌عمومی آن سازمان چیست؟ و پس از آن باید بداند که با ابزارهای موجود چگونه آن هدف را عملیاتی کند.
عدم این بینش لازم سبب می‌شود که روابط عمومی‌ها به جای اینکه به اثربخشی توجه داشته باشند، به سمت هدف‌های کمی می‌روند و مثلاً می‌گویند سال گذشته 100 خبر به رسانه‌ها دادیم و امسال باید تعدادش را به 200 خبر برسانیم.
■ شما تعداد فعلی پذیرش دانشجو در این رشته را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
■ همانگونه که اشاره کردم، اگر اراده‌ای بر استفاده از افراد متخصص باشد تعداد کسانی که آموزش می‌بینند زیاد نیست، اما در عمل چون جایگاه این رشته به درستی تعریف نشده است فارغ‌التحصیلان در مواجهه به بازارکار به مشکل برمی‌خورند. در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که یک شرکت خصوصی شخصی را مشترکان برای بخش بازاریابی و روابط‌عمومی قرار داده است. این در شرایطی است که این دو بخش هر کدام وظایف جداگانــه‌ای را به عهده دارند که فقدان هر کدام با خسارات جبران‌ناپذیری همراه است.
■ نوع آموزش‌های دانشگاه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا با نیازهای جامعه همخوانی دارند؟
■ در زمینه آموزش‌های دانشگاهی نارسایی‌های زیادی داریم. یکی از موارد این است که محتوای دروس با نیازهای جامعه انطباق ندارد و حتی با ماهیت واقعی روابط‌عمومی نیز سازگار نیست. در روابط‌عمومی واقعی پژوهش نقشی اساسی دارد، اما وقتی دروس را بررسی می‌کنیم مشاهده می‌شود که در مقطع کارشناسی فقـــــــط 6 درصد دروس به پژوهش اختصاص دارند. همچنین دروس مخاطب پژوهشی نیز جایگاهی در دروس دانشگاهی ما ندارد.
نارسایی دیگر این است که اکثر آموزش‌های دانشگاهی نظری است و مدرسان نیز اکثراً در حوزه نظری کار کرده‌اند و نه عملی. در این شرایط نتیجه این می‌شود که فارغ‌التحصیل این رشته برای استخدام مراجعه می‌کند، اما در پاسخ به این سؤال مدیر که چه کاری بلدی؟ می‌گوید راه می‌افتم و کم کم یاد می‌گیرم! این در حالی است که ما در محل کار وقت آموزش نداریم. به همین دلیل زمانی که این رشته را در دانشگاه تدریس می‌کردم هدفم این بود که تکنیک‌های عملی را آموزش دهم، حتی با دست‌اندرکاران امر در وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی نیز وارد مذاکره شدیم و نارسایی‌ها را گفتیم که امیدوارم برطرف شود.
■ برای حل این مشکلات چه اقداماتی باید انجام شود؟
■ در گام نخست کارورزی دانشجویان روابط‌عمومی دوباره باید احیا شود، زیرا در کلاس درس چیز زیادی نمی‌توان یاد گرفت. البته در زمینه کارورزی باید نظارت بیشتری شود. در این زمینه دانشگاه باید با دستگاه‌های اجرایی قرارداد ببندد، زیرا مجانی به کسی آموزش نمی‌دهد. در شرایط فعلی دستگاه‌های دولتی کارورز نمی‌پذیرند، اگر هم بپذیرند چون آموزش و نظارتی نیست کسی چیزی یاد نمی‌گیرد.
در گام دیگر باید پژوهشکده روابط‌عمومی را در ایران دایر کنیم تا بتوانیم محتوای مورد نیاز برای آموزش را تولید کنیم. از طرف دیگر متأسفانه هم‌اکنون این رشته در مقطع کارشناسی‌ارشد و دکترا در کشورمان تدریس نمی‌شود که برای راه‌اندازی این مقاطع تحصیلی نیز باید فکری شود.
■ فعالیت در روابط‌عمومی بخش خصوصی چه تفاوتی با بخش دولتی دارد؟
■ برای یک فارغ‌التحصیل این رشته فرقی ندارد که در کدام بخش کار کند، اما این دو بخش رویکردهای متفاوتی دارند. مثلاً در بخش خصوصی بازاریابی نقش پررنگ‌تری دارد و بخش دولتـــی به پاسخگویی تاکید بیشتر دارد.
من در کتاب روابط‌عمومی برتر در یک فصل به همپوشانی‌های روابط‌عمومی و بازاریابی پرداختم، اما با تمامی این تفاسیر در حال حاضر بخش خصوصی کشور معمولاً اقبال لازم را به روابط‌عمومی ندارند و نهایت کار این است که یک مسئول تبلیغات تعیین می‌کنند. دلیل این موضوع نیز این بوده که بخش خصوصی در کشورمان رشد کافی را نداشته‌اند و به نوعی در انحصار دولت هستند.
 در شرایط فعلی اگر بخش خصوصی به این بخش توجه کند فرصت‌های شغلی بسیاری برای فارغ‌التحصیلان ایجاد می‌شود، زیرا از بخش دولتی نمی‌توان انتظار داشت به یک باره نیروهایش را جابه‌جا کند، اما می‌تواند به سمت تخصصی‌تر شدن حرکت کند.
زمانی که خودم در وزارت بهداشت مسئولیت روابط‌عمومی را بر عهده داشتم سیاستی را اتخاذ کردم که سالی یک کارمند غیرمتخصص از روابط‌عمومی منتقل شود و جای او را یک فرد متخصص بگیرد. در این زمینه باید یک تصمیم انقلابی در مجموعه دولتی گرفته شود و حداقل نیمی از پرسنل روابط عمومی‌ها را افراد و متخصص تشکیل دهند.
البته این مشکل در کشورمان ریشه‌ای است و در علوم انسانی بر تخصص‌گرایی توجه‌ای نمی‌شود. در علوم اجتماعی چون نتایج نامطلوب دیرتر نمایان می‌شوند، کسی توجه‌ای به آن‌ها ندارد. این گونه می‌شود که بعد از استیضاح وزیر یا انتقادها از سازمان مدیران از خود می‌پرسند که چه شد به اینجا رسید؟ که در پاسخ باید گفت در زمان لازم روابط‌عمومی نتوانسته وظایف خود را به دستی انجام دهد.

■ چه توصیه‌ای برای علاقمندان ورود به این حرفه دارید؟ آن‌ها چه توانمندی‌هایی را در خود ببینند تا بتوانند در این حرفه موفق شوند؟
■ همانگونه که اشاره شد افراد با شخصیت ترغیبی که قدرت ارتباط بهتری دارند برای کار در روابط‌‌‌عمومی مناسب‌تر هستند. کارشناس روابط‌عمومی باید ذهن جست‌وجوگری داشته باشد. البته این افراد به شرطی می‌توانند در روابط‌عمومی موفق شوند که دانش لازم را فرا گیرند و به سلایق مختلف احترام بگذارند. شرط موفقیت در این حرفه داشتن اعتماد به نفس و عشق به کار است.
گفت‌وگو: امین بلندهمت

چاپ | ارسال به ديگران

نشریه بازار کار

خبرنامه

لطفا جهت عضويت و يا لغو عضويت در خبرنامه الکترونيکی بازارکار، آدرس پست الکترونيک خود را وارد نماييد.

نظرسنجی

به نظرشما کدامیک از گروه رشته های تحصیلی شانس بیشتری برای یافتن فرصت شغلی دارند؟